رضا سعیدی
از گلوله نمیپرسند
از کجا آمده
معذرت هم نمیخواهد
از من نپرس چرا دوستت دارم
نه من می دانم
نه تو...
رضا سعیدی
تو گریه می کنی
اسمان دلش میگرد.
ابر
رعد میزند.
من میبارم جهان رابهم میریز،
همین اشک چشمانت...
رضا سعیدی
قلب من مودب است اگربخواھے بروے براے خداحافظے خواھد ایستاد
رضا سعیدی
✔️امـــشـــب
➰دردهـــایـــم را
➕پـــشـــــــــــــت در
➗مـــــے گـــــــــــــذارم
✖️بـــیـچـــارہ رفـتـــگـــــر
????چـــہ بـــار سـنـگــینـــے دارد
╆━✧━┅✌️????✓┅┅──┄┄┄┄
رضا سعیدی
گفتی با چراغ بیا!
گفتی برایم دریچه ای بیاور رو به ازدحام کوچه ی خوشبخت!
ببخش بانو...
بی چراغ آمده ام که چراغی نمانده در این شهر...
عوضش تا دلت بخواهد دلتنگی و سکوت آورده ام...
کوته نظران نقش تو را از حافظه ی شهر پاک میکنند،
از کتابها،
از کتابخانه ها،
از تقویم ها،
از شعرهایت حتی...!
اما دستشان به رویا های ما که نخواهد رسید!
در این شهرِ متروک ِ بی فروغ،
جای تو خالیست
و من
از نهایتِ شب حرف میزنم...
رضا سعیدی
از گلوله نمیپرسند
از کجا آمده
معذرت هم نمیخواهد
از من نپرس چرا دوستت دارم
نه من می دانم
نه تو...
رضا سعیدی
گاهی روبروی آینه
گریه میکنم
و انگار یک نفر با اشکهایم
فالِ می آید ، نمی آید
میگیرد ...
سَرِ هَر می آیدی
میخواهم گریه را تمام کنم
اما اشک ها مجالم نمیدهند
و باز هم
نمی آید . . .
رضا سعیدی
گاهی روبروی آینه
گریه میکنم
و انگار یک نفر با اشکهایم
فالِ می آید ، نمی آید
میگیرد ...
سَرِ هَر می آیدی
میخواهم گریه را تمام کنم
اما اشک ها مجالم نمیدهند
و باز هم
نمی آید . . .
رضا سعیدی
مشق امشب تكراریست .. هزار مرتبه دوستت دارم ، تا انتهای دفتر !! ((((((((به جا حل قضیه های ریاضی)))))))))
رضا سعیدی
چه زیباست به یاد تو با چشمهای خسته گریستن چه زیباست همیشه در تنهایی تو را حس کردن چه زیباست در خیال با تو زندگی کردن عزیزترینم نام تو برا